مجتمع آموزشي مهر علوي - مشهد مسائل آموزشي و پرورشي مجتمع درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, :: 16:10 :: نويسنده : اخوان
جيم - مورخ پنجشنبه 1389/12/19 شماره انتشار 17792
نويسنده: سيد مصطفي صابري / عکس: جواد کرماني
فکر ميکنيد اگر از کودکي سايه پدر بالاي سر فرزند نباشد چه ميشود؟ کمي در رفتار پدرها جستوجو کنيم تا مشکلات ناشي از نبودشان را بهتر حس کنيم. پدرها هميشه نگران فرزندان هستند. معدود پدري پيدا ميشود که دغدغه آينده کودک خود را نداشته باشد. گاهي وقتها هم که پدري کوتاهي ميکند از سر ناچاري است. پدرها دوست دارند تا فرزندانشان پيشرفت کنند؛ زندگي خوبي داشته باشند؛ پدر بهخصوص اگر در زندگي رنج بسياري کشيده باشد دوست دارد آن اتفاق براي فرزندش نيفتد. جمله معروف فيلمها را شنيدهايد که پدر به فرزندش ميگويد تو بايد درس بخواني و براي خودت کسي شوي. به طور معمول همه پدرها رشد فرزند خود را در تحصيل ميدانند. اگر محيط اطراف وضع نامناسبي داشته باشد اين نگراني پدر تشديد ميشود و بر درس خواندن فرزند تأکيد بيشتري دارد. حالا برويم سراغ همان سؤال کردن اول! اگر از کودکي سايه پدر بالاي سر فرزند نباشد چه ميشود؟ چه کسي بايد آن همه دغدغه را راجع به کودکي که يتيم شده داشته باشد. چنين کودکي در خيلي از مواقع به جاي پدر ميشود نانآور خانه و... قصههاي مهرعلوي
تولد مهر علوي
اين مدرسه شگفت انگيز که بدون کمکهاي رسمي دولتي و صرفا با کمک خيرين در سال تا مرز 700 هزار تومان براي آموزش و پرورش هر دانشآموز خود هزينه ميکند، پر است از داستانهاي شگفتانگيز. سالها قبل يک خير مشهدي که در دبي به کار پر سود برجسازي مشغول بود تصميم گرفت تا با کمک تعدادي از معلمان يک مجتمعآموزشي ويژه ايتام راه اندازي کند. شروع کار اين مدرسه از همين جا بود؛ اما اين فرد خير مدتي بعد بهخاطر مشکلاتي که در کار تجارت داشت از حمايت اين مدرسه صرف نظر کرد. اما لطف خدا و همت مسئولان اين مدرسه باعث شد تا مدرسه چند سال ديگر تا امروز به کار خود ادامه دهد. قصه مشترک بچههاي مهر علوي
خيلي پسرش را دوست داشت، هميشه از اين خوشحال بود که خدا کودک با استعدادي به او و همسرش داده است. پسرک از همان 4، 5 سالگي با استعداد خود چشمها را خيره کرده بود. پدر که يک کارگر روزمزد بدون بيمه و بازنشستگي، بيشتر نبود خدا را شکر ميکرد که ميتواند شرايط پيشرفت فرزندش را فراهم کند تا او آينده بهتري داشته باشد. يک روز که غرق در آرزوهايش بود از بالاي داربست سقوط کرد. صاحب کار يک دسته گل و يک چک 100 هزار توماني را به سرکارگر داد تا در مجلس ختم پدر به همسرش تحويل دهد. همين هم براي چند روز کار روز مزد زياد بود. مادر نميدانست غصه خودش را بخورد که در جواني سوگوار شده يا فرزندي را که براي تأمين هزينههاي معمول زندگياش هم درمانده بود چه برسد به تحصيل. پسر با پول کارگري مادر 7 ساله شد. مادر نگران بود که چهطور کودک 7 سالهاش را در چنين محلهاي تنهايي به مدرسه بفرستد؟ هزينه لوازمالتحرير و لباس مدرسه را چگونه تأمين کند. اين قصه با کمي تفاوت جزئي، قصه پر غصه مشترک 229 دانشآموز اين مدرسه است. ايتامي که همه از حاشيه شهر توسط سرويسهاي اختصاصي به اين مدرسه ميآيند، تحصيل ميکنند، يک ساعت از همه مدارس بيشتر. هزينه تحصيل، پوشاک، لوازم التحرير، اردوها و... را خود مدرسه تأمين ميکند و... ايتام نيازمند توجه ويژه
در اين مدرسه در کنار آموزش به رشد همه بعدي ايتام هم کمک بسياري ميشود. برنامههاي فرهنگي اين مدرسه اگر نگوييم بينظير، اما در مقايسه با بسياري از مدارس دولتي و غيرانتفاعي آن چناني کمنظير است. خيليها معتقدند که فقط بايد به تأمين غذا و پوشاک اين کودکان بسنده کرد و... ايتام به واسطه آن که از داشتن نعمت پدر محرومند بسيار آسيبپذيرتر هستند. هم به خاطر فقر اقتصادي هم بهخاطر فقر فرهنگي، بهخصوص بهخاطر محيط زندگيشان که عموما در مناطق حاشيه شهر است. کودکي که يتيم است در خيلي از مواقع براي تأمين نيازهاي اوليه زندگي مجبور به ترک تحصيل ميشود. از همان کودکي بايد کار کند و اگر به سمت بزهکاري روي نياورد سالها درجا خواهد زد و در مشاغل سطح پاييني باقي خواهد ماند که در کودکي و هنگام ترک تحصيل شروع کرده؛ کارهايي مثل دست فروشي، شاگردي، کارگري و... وقتي کودکي از مهر پدري محروم شود، خودش به دنبال تأمين و جبران آن خواهد گشت. سعي ميکند روي پاي خودش بايستد اما اگر در اين مسير اشتباهي مرتکب شود، دوست بدي را انتخاب کند يا رفتار پرخطر و نابههنجاري را داشته باشد ديگر هيچکسي نيست که مانع او شود. مدرسه مهر علوي از کلاس اول دانشآموزاني را تحت پوشش خود قرار داده و در نظر دارد از امسال که تعدادي از آنها به کلاس پنجم رسيدهاند، زمينه را براي ادامه تحصيل آنها در مقطع راهنمايي با کمک مردم فراهم کند.
ايتام عائله تمام جامعه هستند
همه ما، خود را در ذخاير کشور سهيم ميدانيم از نفت و گاز تا ... همه ما خود را در درست استفاده کردن از اين ذخاير مسئول ميدانيم و از آن جايي که معتقديم مال خود ما هستند، در استفاده از آنها هم وسواس داريم. راستي در بين انواع احساس مسئوليت، وسواس و... ايتام چه جايگاهي دارند؟ ايتام عائله همه جامعه هستند، همان طوري که مولا علي عليه السلام چنين اعتقادي داشت. وقتي يتيمي را عائله خود بدانيم همان حساسيتهايي را نسبت به سرنوشت خود داريم که درباره سرنوشت فرزندمان داريم. دبستان مهرعلوي جايي که سرنوشت اين ايتام سفيد ميشود. سرنوشت عائله ما، پس بايد راجع به اين مدرسه بدانيم، همان طوري که با وضعيت درسي، آموزشي و پرورشي مدرسه فرزندانمان آشنا هستيم. اين مدرسه تنها مدرسه غير انتفاعي ويژه ايتام است. شايد برخي از ما با خود بگوييم در وضعيتي که اين همه مشکل داريم حتي به فرزندان خود هم نميرسيم چه رسد به ايتام. نميدانم اين جمله معروف را شنيدهايد يا نه: «خيلي وقتها فکر ميکنيم چون خيلي مشکل داريم به خدا نميرسيم؛ در حالي که چون به خدا نميرسيم اين همه مشکل داريم.» حکايت رسيدگي به ايتام هم همين است. راز حل بسياري از مشکلات ما هم در اين است که به وظيفه خود درباره عائله خدا عمل کنيم تا خدا هم حاجات ما را برآورده کند. پيامبر رحمت و مهرباني محمد مصطفي صلي ا... عليه و آله ميفرمايد: «آيا دوست داري دلت نرم و آرزويت برآورده شود؟ بر يتيم رحم کن و دست محبت بر سر او بکش و... » امالي صدوق ص 318
با مهر علوي آشنا شويد
دانشآموزان اين مدرسه همگي از داشتن نعمت پدر محروم و تعداد زيادي از آنها مادر هم ندارند. مدرسه با کمک کميته امداد و خيريهها اين کودکان را شناسايي کرده و برنامههاي ويژهاي را برايشان در نظر ميگيرد. بسياري از حاجات مادي و معنوي اين کودکان در همين مدرسه برآورده ميشود. مدرسه در حد توانش حتي به مواردي چون کمک به خانوادهها در اموري مثل عمل جراحي و يا آموزش مادران کمک ميکند و در نظر دارد تا دانشگاه در کنار اين کودکان بماند. دانشآموزان مدرسه از اطراف شهر به کمک 9 دستگاه ميني بوس و چند خودرو سواري به مدرسه ميآيند. زحمت کشان اين مدرسه چند برابر يک مدرسه معمولي براي اين بچهها زحمت ميکشند و شايد مهمترين کار آنها در کنار برنامههاي آموزشي و پرورشي تأمين نيازهاي مدرسهاي باشد که در محيطي استيجاري قرار دارد. معلمان اين مدرسه از بين 61 معلم برتر شهر انتخاب شدهاند. براي پايه دوم به بعد از معلم مرد استفاده ميشود تا خلاء نداشتن پدر براي بچهها جبران شود. اين مدرسه مربيان تخصصي هم براي قرآن و هم ورزش دارد. چند وقت يکبار هم بچهها به حرم يا اماکن تفريحي برده ميشوند. هر روز در اين مدرسه نماز جماعت برگزار شده و به مسائل تربيتي بچهها توجه ويژهاي ميشود. حتي در تابستان...
اين مدرسه حتي در فصل تابستان هم براي دانشآموزان برنامه دارد و آنها را به حال خودشان رها نميکند. به طور مثال تابستان گذشته 10 ميليون تومان براي اوقات فراغت بچهها هزينه شده است. متأسفانه گاهي اوقات برخي از والدين براي تربيت فرزند خود اين همه مرارت نميکشند و تابستان کودک در کوچه و خيابان ميگذرد. راستي گفتيم که معلمان اين مدرسه از بين بهترينهاي شهر، معلمان خود را انتخاب کرده اما همين بهترينها هم هر سال بايد دورههاي ويژهاي را بگذرانند، اطلاعات خود را به روز کنند و با بهترين امکانات نرمافزاري که مدرسه در اختيارشان گذاشته به تدريس مشغول باشند.کلاسهاي اين مدرسه بسيار خلوت هستند تا کيفيت آموزش پايين نيايد. در راهروي مدرسه يک بانک جايزه وجود دارد که بر اساس عملکرد دانشآموز در طول سال از بين جوايز چيزي به او اهداء ميشود. مدرسه کارتهايي هم به نام ولي افتخاري دارد که به خيرين اختصاص دارد. در اين کارتها مشخصات دانشآموزان درج شده تا هر فرد خيري بتواند دانشآموز مورد نظر خود را براي تأمين هزينهها انتخاب کند اما هنوز بيشتر اين کارتها سفيد هستند؛ کارتهايي که با سياه شدنش توسط ما سرنوشت يک کودک يتيم سفيد خواهد شد. هنوز کودکان بسياري هستند که شايد با ورود به اين مدرسه زندگيشان دستخوش تحول بزرگي شود. شماره تماس مرکز آموزشي مهر علوي: 7232110
زندگي بخشيدن به يک جامعه
حرفهايي تکان دهنده
مدتها قبل بود که به بازديد اين مدرسه رفتم. از آن زمان چند چيز در ذهنم باقي مانده؛ يکي چهرههاي بچههاي که آنجا بودند و سرنوشت را به مبارزه ميطلبيدند. ديگري چهره دلسوز و پر اراده مسئولان مدرسه که تمام توان خود را براي اين کودکان در طبق اخلاص گذاشته بودند. اما يکي از پررنگترين نکات آن بازديد، حرفهاي يکي از معلمان مدرسه بود که ضمن بازديد من را به گوشهاي از حياط مدرسه برد، ميگفت: «مدتها بود که دوست داشتم کودک يتيمي را به فرزندي قبول کنم اما شرايط زندگيام اجازه نميداد تا اينکه خدا توفيق حضور در اين مدرسه را به من داد. از همان موقع بهخاطر دعاي خير بچهها زندگيام خيلي بهتر شده؛ شما که روزنامه نگار هستيد سعي کنيد تا با نوشتن، به امثال اين بچهها کمک کنيد...» فردا چه خواهد شد؟
مدير مدرسه در تماس تلفني که با هم داشتيم کمي نگران به نظر ميرسيد؛ گويا بهخاطر شرايط فعلي جامعه، کمي از کمکهاي مردمي کاسته شده؛ در فکر فردا هستم که بچههاي کلاس پنجمي مدرسه مهر علوي بايد به مقطع راهنمايي پا بگذارند. راستي تغيير سرنوشت اين بچهها چه نقشي در تغيير سرنوشت جامعه خواهد داشت؟ جامعهاي که درد ديگران را حس کند هميشه مورد توجه خدا خواهد بود، عزت نفس دارد و از همه مهمتر يک جزء مهم اين جامعه يعني ايتام به بهترين شکل ممکن تغيير وضعيت داده و در نهايت در همين اجتماع خدمتگذار خواهند بود. باز هم عبارات نميتواند ذهنم را از فردا دور کند. آيا مدرسه مهر علوي مقطع راهنمايي هم خواهد داشت؟ ما چه کاره هستيم؟
مگر ما چيزي بيشتر از يک امانتدار هستيم؟ خدا دوست دارد امانتهاي مهمي مثل سلامتي، عقل و ثروت مادي و معنوي را در چه راههايي خرج کنيم؟ داشتن اطلاع از چنين اماکني يا چنين اقدامات خيري نه يک اطلاعات معمولي، بلکه حق هر شهروند است، از اين لحاظ که ما بايد براي عمل به وظايفمان اطلاعات کافي هم داشته باشيم. ايفاي نقش ما در داستان زندگي اين کودکان نقشي است که به عهده ما گذاشته شده و انتخابي برايمان وجود ندارد. تنها نوع نقش است که تفاوت خواهد داشت و تصميم با ماست که در اين داستان پرفراز و نشيب نقش يک قهرمان را داشته باشيم يا يک رهگذر و شايد هم يک تماشاگر! در اين داستان هم هر کسي به اقتضاي تواناييهايش نقشي خواهد داشت و اي کاش آدم خوب اين نمايش باشيم. ارزش زندگي بخشي
خيلي وقتها ميشود کسي سالها زنده است، بدون آنکه زندگي کند در حالي که يک آدم زنده تأثير گذار زندگي هم ميبخشد. خداوند متعال در کتاب زندگي بخشش قرآن ميفرمايد: «مقرر داشتيم که هر کس انساني را بدون ارتکاب قتل يا فساد در روي زمين بکشد، چنان است که گويي همه انسانها را کشته؛ و هرکس انساني را از مرگ رهايي بخشد، چنان است که گويي همه مردم را زنده کرده است.» سوره مائده- آيه 32 شايد خيلي وقتها اين زندگي بخشي به يک انسان بتواند ايجاد فرصتي براي او باشد تا درست زندگي کند؛ رشد کند و در جايگاه يک انسان واقعي و اشرف مخلوقات پلههاي کمال را طي کند. در اين حالت هم زندگي بخشيدن به يک نفر چونان دميدن حيات بر پيکر يک جامعه است.
نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||
|